مدح و مناجات با امام جواد علیهالسلام
ای خـدای جـود ای جـودِ خـدا مقصد مخـلوق و مقصود خـدا خاک کـویت مُهـر ارباب کرم ریـگ جـویت دُرّ نـایـاب کـرم کـاظـمیـنـت کعـبۀ بیت الحرام آسمان ها را مطاف صبح و شام ما همه عـبدیم و تو خیر العـباد مـا گـدا و تـو جـواد ابن جـواد ای تـرابت طیـنـت مـاه رجـب ای جـمـالـت زینت مـاه رجـب ماه گردون سائلت را دستبوس آفـتـاب دیـدۀ شـمـس الـشّمـوس خـلـق عـالـم آشـنـای جــود تـو جـود مـحتاج و گـدای جود تـو چهره ات چون روز شب را نور داد عـاشـر مـاه رجب را نـور داد تو رضا را گـوهـر یکـدانه ای نـازنـیـن ریـحـانۀ ریـحـانـه ای پیش جود تو کـرامت زنده شد با وجـود تو امـامت زنـده شـد ای درخـشـیـده میان دو عـلـی ای ولـیّ حـقّ و باب سـه ولـی کـیست مانند تو در دور زمان بر پدر کُـشته دهـد حـرز امان عفو از عفوت به غـیرت آمده جود از جودت به حـیرت آمده عفو جزئی از وجود چون تویی جود می نازد به جود چون تویی نور علمت دل ز عـالم می برد هوش از یحیی ابن اکثم می برد این تویی با آنهمه قدر و جلال در سنـین کـودکی پـیـر کـمـال سر کشان علم سر کوبت شدند عـالـمـان دهر مغـلـوبت شـدند تا تو در محفل کنی طرح سؤال پوراکثم کودکی گنگ است و لال ایکه پیش از دل تو در دل زیستی وصف تو گـفـتم نـدانم کـیستی شمس هـشتم را سـرو سیـنهای چـارده مـعـصـوم را آئـیـنـهای پیـشـتر از خـلـقـتت بودی امام بـر تو و بر خـلقـتت بادا سلام |